ماوا




مطلب جمع آوری میکرد و به من میداد تا براش تایپ کنم که سریعتر پایان نامه اش رو تحویل بده
بعضی وقتا که خسته میشدم تو دلم میگفتم به من چه به من چه به من چه اصن برو بده کافی نت تایپ کنههههههه

ولی به زبان نمی آوردم و تایپ میکردم

حالا که حقوقشو دادن یه مبلغیش رو به من داد


اول اینکه خوشبختانه یا متاسفانه هنوز پایان نامه اش تموم نشده :D

دوم اینکه خُب خیلی خوبه که یکهو سوپرایز شی و خیلی خوشحالم

سوم اینکه چقدر بگم جیک! سر هرچیز الکی تویِ دلت هم غر غر نکن.ببین چقد خوب شد نتیجه اش ببین ببین

چهارم اینکه خداروشکر خُب!





درستش این بود که نگم ولی خب میگم :/
اگه میخواین یه دختر رو زجرکُش کنین 
یه حرفی رو بزنین بعد ادامه اش رو ندین و بهش بگین هیچی مهم نبود
و اگر آن دختر به اندزه سرسوزنی مغرور باشه بهتون میگه اوکی ولی خب  عین مرغ سرکنده میشه هی خودشو میکوبه تو در و دیوار که بفهمه چی شده :D



تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

وبلاگی پر از خنده riseofsasaj بازی آهنگ فیلم اخبار بازیگران مدل لباس طراحی و ساخت اپلیکیشن قلمدون کشتیرانی رابین مارین ثمر چت | چت ثمر ENGLISH POWEPOINT کتاب مناسب برای کودک شما